بی تو چه آرزو کنم ، جز تو  به دل نمی رود

با تو چه آرزو کنم هرچه که خواهم آن ، تویی

 

 

آرزو ، نشان  امید  است ،  اما  در میان  آرزو ها ، یک  آرزو ، چون

 خورشید است و برای همه ی روشنی ها نوید و برای در های بسته شاه

 کلید . آن را که به  دست  گیری ، رویای سپید  است و دنیای جاوید ، و

 گلی که صد غنچه از آن بشکفید و جامی که بایدش به جان خرید و بال

 و پری که با او می توان بر آسمان پرید .

 


در یک جهان از آرزو ، یک آرزویم بیش نیست

آن هم تویی کز روی تو ، صد آسـمان باشـد مرا